محل تبلیغات شما

خب خب حالا نوبت ریوما خودمونه که با رییس گروه کلاک یعنی کیث وارد مبارزه بشه!

میخواد راکت رو از توی دستای زو بکشه بیرون اما زو اونو نگه میداره و وقتی ریوما رو میبینه که لبخند میزنه به نوبه ای خیالش راحت میشه و راکت رو ول میکنه!

ریوما بلند میشه و میگه_باید ادامه بازی که دیروز تموم نکردیم رو انجام بدیم!؟به هر حال در اخر تو میبازی

کیث یه نگاه شیطنتاته میکنه و میگه_بیا جلو ببینم جی بلدی! حالا من حریفتم! 

سرو با کیثه، قبل از زدن توپ به ریوما میگه_پشیمون نیستی؟ 

ریوما هم خیلی قاطع گفت_نه

کیث توپ رو بالا میندازه و سرو میزنه. ریوما یه ضربه سنگین رو برمیگردونه!و بازی ادامه پیدا میکنه

زو با خودش میگه_ایچیزن خیلی راحت میتونه ضربه های جمینی رو برگردونهبه هر حال 

پیتر هم ازون ور زمین راضی بنظر میرسه! 

یک ضربه سنگین دیگه از زو و برگشت دیگه از ریوما. 

اما حالا یه اتفاقایی داره میوفته دور تا دور کیث رو به حالت کروری لا نور ابی درخشانی میگیره و کوچیک و کوچیک تر میشه تا اینکه به حالت یک توپ در میاد. 

وقتی توپ بهش رسید وارد همون دایره شد و کیث توپ رو همراه با دایره درخشان که حالا خیلی بزرگتر شده به سمت ریوما میفرسته

ریوما میخواد برش گردونه اما فشار ضربه اینقدر زیاده که محکم به میله های پشتش برخورد میکنه! 

زو_ایچیزن!!!!! تو موفق شدی کاملش کنی، کیث! 

و بعد اسم این ضربه رو میگه"بیو مغناطیس" 

کیث با بی‌تفاوتی امتیاز رو اعلام میکنه:15_0

ریوما دوباره راکتش رو از روی زمین برمیداره و به زمین برمیگرده زو میگه_ایچیزن مراقب باش!!. اون شکل کامل شده ضربه جمینیه! جمینی که ازاد میکنه از ساختار اوپه و از هوا درست شده اما بیو مغناطیس فرق داره هوا رو از داخل توپ ازاد میکنه و باعث میشه صدمه ببینی

در همین حین که زو توضیح میداد کیث دوباره برای انجام بیومغناطیس اماده میشه! 

و ریوما بازم با شدت خیلی زیادی به میله های پشت سر برخورد میکنه و روی زمین میوفته و انگار ایندفعه خیلی درد بیشتری همراهیش میکنه! 

زو_کیث نباید از این حرکت استفاده کنی! 

و بعد رو به ریوما که هنوز بخاطر درد روی زمین نشسته میوه_بابی به قیمت اسیب به بدنت تموم میشه!!! 

اما کیث نمیزاره حرفشو تموم کنه و گفت_پس باید فرار کنین!به خاطر یه خارجی(منظورش ریوماست) دره خرفه ای تنیس که بازی میکردی احمق جلوه داری! 

بریم ببینم بقیه در چه حالنفوجی و کیته که در حال مبارزه دربرابر حملات دو جانبه بودن پشت به پشت هم وایستادن! 

دو نفری که کنار ایستادن همزمان دو توپ شلیک میکنن

کیته و فوجی هردد سعی میکنن بر گردونن اما به هم میخورن و موفق نمیشن! 

اما دو توپی که دوباره به سمتشون اومد باعث شد بدون فکر کار خلاقانه بکنن با یک حرکت ژیمناستیک پریدن بالا و جاشون رو عوض کردن. اینجوری حداقل توپ بهشون نمیخورد

و بعد فوجی گفت_اونا خیلی راحت دارن کنترلمون میکنن! 

کیته_دوبازیکن که اون ور زمین قرار دارن و ما وسط گیر افتادیم! 

فوجی_خب حالا چیکار کنیم؟ 

تا اینا فکر میکنن چیکار کنن ما میریم ببینیم اکایا و سانادا چیکار میکنن 

اعضای کلاک راحت توپاشونو از بین نقش های دروازه رد میکنن و اکایا کم و بیشی موفق میشه اما هردقت اکایا میخواد جواب بده سانادا زودتر میدوئه و رضبه رو برمیگردونه اما هیچ کدوم ازونا از دروازه عبور نمیکنن و فقط بهش برخورد میکنه و دوباره سمت خودش برمیگرده! 

اکایا_بزار منم ضربه بزنم کاپیتان!!! 

اما سانادا توجهی نمیکنه و بعد میگه_مثل باد سریع باش و بعد به حالت صاعقه دوباره میگرده عقب توپ و میگه_و مثل صاعقه حرکت کن! 

بعد با راکت دوباره به توپ ضربه میزنه

توپ به پایین دروازه میخوره و پاره میشه! 

یکی از کلاکی ها با تمسخر گفت_حتی یه توپ هم از حصار رد نکردی! من تعجب میکنم چجوری جزو بهترین های ژاپنی! 

اکایا میگه_کاپیتان اگر تا اخر بازی همنیجوری از قدرتت استفاده کنی تا اخر بازی دووم نمیاری! 

سانادا_عقب وایسا

میریم پیش اتوبه اونم هنوز توی این 4 دیواری گیر افتاده و هوا دیگه الان تاریک شده! 

اتوبه میگه_خدای من دیگه داره تکراری. 

اما حرفشو تموم نکرده بود که با دوتا توپ تنیس واقعی مواجه میشه 

همون عضو کلاک دوتا توپ دیگه ااضفه میکنه و میگه ببینیم کی اخر سر پا می ایسته! 

اتدبه بین 6 توپ که دائم با برخدرد به دیوارا برمیگشتن گیر میوفته و میگه_باید بگم کارت عالیه 

حالا تزوکا و شیرایشی!. 

اونا دابل بازی میکنن 

عوض کلاک ضربه رو میزنه و تزوکا برمیگردونه. 

اما ضربه بعدی باعث میشه شیرایشی بگه_اون ضربه بیرون میره تزوکا 

تزوکا هم متوجه مسیرش میشه و تایید میکنه

توپ دقیقا در مرز خطا رفتن قرار میگیره اما ناگهان داخل زمین میخوره! 

کلاک_0_30

شیرایشی_اون توپ به طور حتم بیرون میرفت ولی تغییر جهت داد!! 

ایندفعه هم همینجوری شد و شیرایشی به این باور بود که ایندفعه بیرون میره اما بازهم همون اتفاق افتاد! 

و دوباره اینجوری شد! 

و بعد به این باور میرسه مشکل از بازی نیست بلکه چشماش نمیتونن درست تشخیص بدن! 

حالا دیگه برگردیم پیش ریوما

ریوما_من فرار نمیکنم!! 

کلاهشو رو سرش میزاره و با لبخند ادامه میده_اونم وقتی که همه چیز داره جالب میشه! 

کیث عصبانی میشه و گفت_مطمئن باش کاری میکنم دیگه هیچوقت نتونی تنیس بازی کنی! 

کیث دوباره بیو مغناطیس میزنه اما ریوما خدذشو روی زمین میچرخونه و دارد توپ بادی بزرگ درخشان میشه و درحالی که شناوره اونو برمیگردونه! 

پیتر با تعجب_برش گردوند!!!! ؟؟؟ 

اما کیث تسلیم نمیشه و دوباره بیو مغناطیس میزنه! 

و ریوما بازهم حرکت مش رو تکرار میکنه! 

و امتیاز به نفع ریوما میشه! 

توپ اینقدر محکم برگشت خورد که باعث شکاف زمین میشه

کیث حسابی عرق میکنه و شکه میشه! 

ریوما کلاهشو صاف میکنه و میگه_خیلی سادست! 

میریم توی ذهن کیث اون بازهم توی یک دریای عمیق تاریک غرق شده و به بالای سرش خیره شده و میگه_من غرقت میکنم جوری که دیگه نتونی بیرون بیای! 

این هم بیو مغناطیس بود؟؟. نه اینبار خیلی فشرده تر و عمیق تر بنظر میرسه و این رو ریوما هم متوجه شدکیث اینبار ضربشو به سمت ریوما نفرستاد بلکه سمت سقف پرتابش کرد! 

توپ با هوای فشرده شده بالای سرشون شکافته می‌ه(هوای خیلی زیادی ازاد میکنه) و باعث میشه مهتابی بزرگگگ پر شمع به طرز نابادری ت بخوره و به سمت ریوما کج بشه توپ از بالا به سمت ریوما رفت درست شبیه یک ابشار اینجوری ریوما نمیتونست وارد توپ بادی بشه و برش گردونه

کیث با فریاد میگه_به مرگ تعظیم کن!!! (شب جلو خونتون منتظرم????????) 

هوا اینقدر زیاد بود که زیر پای ریوما شکافته میشه و اون برها و بارها با شدت به زمین و اطرافش میخوره! 

با صورت روی زمین کشیده میشه و تمام زمین ترک برمیداره! 

ریوما با صورت و شتاب زیاد رو زمین میوفته و بدنش اونقدر ضعف داشت که نتونست بلند بشه! 

زو که دیگه از اسیب پی در پی خسته میشه میگه_دیگه تمومش کن میث معنی برنده شدن مثل این چیه!؟؟ سبم تنیس ما اینطوری نبود!!! 

اونا یاد خاطره های قبلشون افتادن مه همراه هم بازی میکردن و شکست ناپذیر بودن 

حریف این دونفر که میبینن بازی از راه درست نمیتونه اونارو شکست بده به فکر دیگه ای میوفتن! 

اول راکتش رو جوری میگیره انگار میخواد ضربه کوتاه بزنه و زو میدونه کیث این ضربه رو پاسخ میده اما خرفش با یه اسمش سریع توپ رو به میث میزنه تا صدمه ببینه

حملات اونا روی زو متمرکز شده و کیث رو عصبانی میکرد

زو اینقدر تحت حمله بود که بدنش کاملا اسیب دیده و از پا در میاد

و اینجا دقیقا همون جاییه که کیث اولین بار رضبه بیو مغناطیس رو میزنه و برای انتقام دوستش اسیب جدی به بازیکنا میزنه

اونا بخاطر ضربه اون کیث رو از باشگاه اخراج میکنن و اینجوری باشگاهی دیگه اونارو قبول نمیکرد! 

اونا از بازی تنیس واقعی تبعید شدن! 

حالا کیث روی سازه های کنار دریا نشسته و زو کنارشه 

اما کیث خودشو به عقب پرت میکنه و توی دریا میوفته! 

زو هم که متوجه شد بدون هیچ فکری برای بالا اوردنش خوذشو تو اب میندازه! 

و صحنه بعدی دقیقا همون چیزیه که توی ذهن کیث بود اون توی ابه و به بالا خیره شده به ندبه خددش تنهایی سقوط کرد! 

کیث در برابر تمام حرف هایی که زو کرد گفت_فراموش کردم/زو مشتش رو به هم فشار میده و میگه_برای محافظت از من تو از پشت افتادی!!!! فکر میکردم نمیتونم تنهات بزارم!! فکر کردم توی سقوط باهاتم، بخاطر تو!! ولی اشتباه میکردم! کیث نیازی به سقوط کردن نیست بیا از اول شروع کنیم!! 

کیث_ چی رو؟؟ 

زو تعجب میکنه. 

کیث که دید جوابی دریافت نکرد سوالشو دوباره تکرار کرد_چی رو از نو شروع کنیم؟ 

این مکالمه باعث شد ریوما یکم استراحت کنه! 

بلند شدو گفت_اینجوری نیست که تو یه ادم ترسویی؟؟؟ 

(جلل خالق!!! یه خراش هم روش نیوفتاد) 

ریوما راکت رو به دست چپ میده! 

ریوما_بیا دوباره شروع کنیم! 

کیث_تو خیلی سمجی بچه! 

ریوما محکم سرو میزنه کیث با بیومغناطیس برش میگردونه! و باز هم اونو به سقف پرتاب کرد! 

ریوما از محدوده استفاده میکنه و وقتی توپ به سمتش هجوم میاره اون موفق میشه هوای اطرافش رو پس بزنه و توپ رو برگردونه! 

ریوما هم هوارو جمع میکنه و بلهههه اون داره بیو مغناطیس میزنه!!!! 

ریوما هم دقیقا ضربشو به سقف میزنه اما هوا رو همون بالا متوقف میکنه و برعکس کیث اسیبی وارد نمیکنه و فقط امتیازشو میگیره(به این میگن عاقل) 

ریوما_0_15

زو_تونست تو همچین زمان کوتاهیی یاد بگیره؟؟؟ 

کیث لبخند میزنه و میگه_چه باحال تو داری به طور غریزی بازی میکنی و این بیشتر از توانته! 

 

خستهههههه شدممممممم 

بقیش پارت بعدی????????????❤️❤️❤️❤️

 

 


رمان های ریوما????

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها